http://amirariyayi.ParsiBlog.comariyayiParsiBlog.com ATOM GeneratorFri, 29 Mar 2024 15:40:30 GMTamir ariyanejad515tag:amirariyayi.ParsiBlog.com/Posts/4/%d8%ad%da%a9%d9%85%d9%8a%d8%aa+%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d9%8a%d8%ae+%d8%af%d8%b1+%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87+%da%a9%d9%88%d8%b1%d9%88%d8%b4/Fri, 27 Aug 2010 23:04:00 GMTحکميت تاريخ در باره کوروش<div dir='rtl'><div>حکميت تاريخ در باره کوروش </div><br><br><br><div><br><a href="http://www.senmerv.com/archives/000133.php"><br><img alt="cyrus the great" src="http://www.senmerv.com/images/cyrust3.jpg" border="1" onload="ResetWH(this,470);"><br><br></a><br>آرامگاه کوروش کبير در پاسارگاد<br></div><br><div float="right"><br>کوروش پس از تاسيس يک حکومت بزرگ، شامل ممالک متمدن و نيرومند شرق نزديک و ميانه، و تامين حيثيت و افتخاري بزرگ براي خود و <br><br>اعقاب خويش، در سال 520 قبل از ميلاد پس از 70 سال عمر در کمال عزت و نيکنامي درگذشت. تقريبا" تمام مورخان و سياحان و خاورشناسان از <br><br>اين مرد به نيکي ياد کرده اند.<br><br><br><br></div><br><br>هرودوت کوروش را پدري مهربان و رئوف مي داند که براي رفاه مردم کار مي کرد. وي مي نويسد : "کوروش پادشاهي بود ساده، جفا کش، بسيار <br><br>عالي همت، شجاع و در فنون جنگ ماهر، که ايالت کوچک فارس را يک مملکت بزرگ نمود. مهربان بود و با رعايا سلکوک مشفقانه و پدرانه مي <br><br>نمود. بخشنده، خوشمزاج و مودب بود و از حالت رعيت آگاهي داشت."<br><br><br><br><br><br>در جايي ديگر او را آقاي تمام آسيا مي خواند و مي نويسد : "هنگام پادشاهي<br>کوروش و کمبوجيه قانوني راجع به باج و ماليات وضع نگرديده بود، بلکه<br>مردمان هدايا مي آوردند. تحميل باج و ماليات در زمان داريوش معمول گرديد،<br>لذا پارسيان مي گفتند که داريوش تاجر، کمبوجيه آقا و کوروش پدر بود. اولين<br>را به آن جهت که سود طلب بود، دومين را چون سختگير و با نخوت بود و سومين<br>(کوروش) را به واسطه اينکه ملايم و رئوف بود و هميشه خير و خوبي ملت را<br>هدف قرار مي داد، پدر مي خواندند."<br><br><br><br><br>گزنفون مي نويسد : "او سطوت و رعب خود را در تمام روي زمين انتشار داد، بطوري که همه را مات و مبهوت ساخت. حتي يکنفر هم جرات <br><br>نداشت که از حکم او سرپيچي کند و نيز توانست دل مردمان را طوري برخود کند که همه ميخواستند جز اراده او، کسي بر آنها حکومت نکند."<br><br><br>همين مورخ در مطلبي ديگر مي آورد که : "کوروش خوش قيافه، خوش<br>اندام، جوينده دانش، بلند همت، با محبت و رحيم بود. شدايد و رنج ها را<br>متحمل مي شد و حاضر بود با مشکلات مقابله کند ... کوروش دوست عالم انسانيت<br>و طالب حکمت و قوي الاراده، راست و درست بود ... بايد اذعان نمود که کوروش<br>تنها يک فاتح چيره دست نبود، بلکه رهبري خردمند و واقع بين بود و براي ملت<br>خود پدري مهربان و گرانمايه به شمار مي رفت."<br><br><br>ريچار فراي معتقد است که : "يک صفت دوران حکومت کوروش همانا<br>اشتياق به فراخوي ها و سنت هاي مردم فرودست و فرمانبر شاهنشاهي و سپاسداري<br>دين و رسم هاي ايشان و ميل به آفريدن يک شاهنشاهي آميخته و بي تعصب بود.<br>صفت ديگرش ادامه سازمانها و سنت هاي شاهان گذشته يعني مادها بود. با اين<br>تفاوت که فقط کوروش جانشين استياک گشته بود. چرا که بيگانگان شاهنشاهي<br>هخامنشيان را همان شاهنشاهي مادي و پارسي مي دانستند."<br><br><br>همچنين خاورشناسان بسيار ديگري راجع به کوروش نظر داده اند که<br>بيان همه آنها خارج از حوصله اين مطلب است. در اينجا به يک نکته مهم مي<br>پردازيم و آن اينکه مولانا ابولکلام آزاد، ضمن تفسير چند آيه از سوره کهف<br>معتقد است که ذولقرنين در آيات قرآني اشاره به همان کوروش هخامنشي است.<br><br><br>نکته جالب ديگر آنکه در آرامگاه کوروش کبير اين عبارت نوشته شده<br>است : "اي انسان هر که باشي و از هر کجا که بيايي، زيرا که مي دانم خواهي<br>آمد، من کوروش هستم که براي پارسيان اين دولت وسيع را بنا کردم. پس بدين<br>مشتي خاک که تن من را مي پوشاند رشک مبر<br><br><br>پلوتارک از ديگر مورخين در اين باره مي نويسد که : "اسکندر پس از<br>حمله و خواند اين جملات بسيار متاثر شد و چون ديد که درب آرامگاه کوروش را<br>گشوده اند و تمام اشياء گرانبهايي را که با او دفن شده است ربوده اند،<br>دستور داد تا مرتکب را بکشند."</div>amir ariyanejadtag:amirariyayi.ParsiBlog.com/Posts/3/%d8%ad%da%a9%d9%85%d9%8a%d8%aa+%d8%aa%d8%a7%d8%b1%d9%8a%d8%ae+%d8%af%d8%b1+%d8%a8%d8%a7%d8%b1%d9%87+%da%a9%d9%88%d8%b1%d9%88%d8%b4/Fri, 27 Aug 2010 23:04:00 GMTحکميت تاريخ در باره کوروش<div dir='rtl'><div>حکميت تاريخ در باره کوروش </div><br><br><br><div><br><a href="http://www.senmerv.com/archives/000133.php"><br><img alt="cyrus the great" src="http://www.senmerv.com/images/cyrust3.jpg" border="1" onload="ResetWH(this,470);"><br><br></a><br>آرامگاه کوروش کبير در پاسارگاد<br></div><br><div float="right"><br>کوروش پس از تاسيس يک حکومت بزرگ، شامل ممالک متمدن و نيرومند شرق نزديک و ميانه، و تامين حيثيت و افتخاري بزرگ براي خود و <br><br>اعقاب خويش، در سال 520 قبل از ميلاد پس از 70 سال عمر در کمال عزت و نيکنامي درگذشت. تقريبا" تمام مورخان و سياحان و خاورشناسان از <br><br>اين مرد به نيکي ياد کرده اند.<br><br><br><br></div><br><br>هرودوت کوروش را پدري مهربان و رئوف مي داند که براي رفاه مردم کار مي کرد. وي مي نويسد : "کوروش پادشاهي بود ساده، جفا کش، بسيار <br><br>عالي همت، شجاع و در فنون جنگ ماهر، که ايالت کوچک فارس را يک مملکت بزرگ نمود. مهربان بود و با رعايا سلکوک مشفقانه و پدرانه مي <br><br>نمود. بخشنده، خوشمزاج و مودب بود و از حالت رعيت آگاهي داشت."<br><br><br><br><br><br>در جايي ديگر او را آقاي تمام آسيا مي خواند و مي نويسد : "هنگام پادشاهي<br>کوروش و کمبوجيه قانوني راجع به باج و ماليات وضع نگرديده بود، بلکه<br>مردمان هدايا مي آوردند. تحميل باج و ماليات در زمان داريوش معمول گرديد،<br>لذا پارسيان مي گفتند که داريوش تاجر، کمبوجيه آقا و کوروش پدر بود. اولين<br>را به آن جهت که سود طلب بود، دومين را چون سختگير و با نخوت بود و سومين<br>(کوروش) را به واسطه اينکه ملايم و رئوف بود و هميشه خير و خوبي ملت را<br>هدف قرار مي داد، پدر مي خواندند."<br><br><br><br><br>گزنفون مي نويسد : "او سطوت و رعب خود را در تمام روي زمين انتشار داد، بطوري که همه را مات و مبهوت ساخت. حتي يکنفر هم جرات <br><br>نداشت که از حکم او سرپيچي کند و نيز توانست دل مردمان را طوري برخود کند که همه ميخواستند جز اراده او، کسي بر آنها حکومت نکند."<br><br><br>همين مورخ در مطلبي ديگر مي آورد که : "کوروش خوش قيافه، خوش<br>اندام، جوينده دانش، بلند همت، با محبت و رحيم بود. شدايد و رنج ها را<br>متحمل مي شد و حاضر بود با مشکلات مقابله کند ... کوروش دوست عالم انسانيت<br>و طالب حکمت و قوي الاراده، راست و درست بود ... بايد اذعان نمود که کوروش<br>تنها يک فاتح چيره دست نبود، بلکه رهبري خردمند و واقع بين بود و براي ملت<br>خود پدري مهربان و گرانمايه به شمار مي رفت."<br><br><br>ريچار فراي معتقد است که : "يک صفت دوران حکومت کوروش همانا<br>اشتياق به فراخوي ها و سنت هاي مردم فرودست و فرمانبر شاهنشاهي و سپاسداري<br>دين و رسم هاي ايشان و ميل به آفريدن يک شاهنشاهي آميخته و بي تعصب بود.<br>صفت ديگرش ادامه سازمانها و سنت هاي شاهان گذشته يعني مادها بود. با اين<br>تفاوت که فقط کوروش جانشين استياک گشته بود. چرا که بيگانگان شاهنشاهي<br>هخامنشيان را همان شاهنشاهي مادي و پارسي مي دانستند."<br><br><br>همچنين خاورشناسان بسيار ديگري راجع به کوروش نظر داده اند که<br>بيان همه آنها خارج از حوصله اين مطلب است. در اينجا به يک نکته مهم مي<br>پردازيم و آن اينکه مولانا ابولکلام آزاد، ضمن تفسير چند آيه از سوره کهف<br>معتقد است که ذولقرنين در آيات قرآني اشاره به همان کوروش هخامنشي است.<br><br><br>نکته جالب ديگر آنکه در آرامگاه کوروش کبير اين عبارت نوشته شده<br>است : "اي انسان هر که باشي و از هر کجا که بيايي، زيرا که مي دانم خواهي<br>آمد، من کوروش هستم که براي پارسيان اين دولت وسيع را بنا کردم. پس بدين<br>مشتي خاک که تن من را مي پوشاند رشک مبر<br><br><br>پلوتارک از ديگر مورخين در اين باره مي نويسد که : "اسکندر پس از<br>حمله و خواند اين جملات بسيار متاثر شد و چون ديد که درب آرامگاه کوروش را<br>گشوده اند و تمام اشياء گرانبهايي را که با او دفن شده است ربوده اند،<br>دستور داد تا مرتکب را بکشند."</div>amir ariyanejadtag:amirariyayi.ParsiBlog.com/Posts/2/%d9%86%d8%b4%d8%a7%d9%86+%d9%81%d8%b1%d9%88%d9%87%d8%b1/Fri, 27 Aug 2010 22:33:00 GMTنشان فروهر<div dir='rtl'><h2> نشان فروهر </h2> <br> <br> <div align="right"> <p> </p><br><p align="right"><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong>ايرانيان<br>يکي از کهن ترين مردماني هستند که سمبولي بسيارشگفت انگيز و سراشر از دانش<br>و فرهنگ و خرد از خود به جاي گذاشته اند که با اندوه فراوان بسياري از ما<br>ايرانيان از آن نا آگاه هستيم . اين نشان " فره وشي" يا " فروهر" نام دارد<br>که قدمت آن بيش از 4000 سال تخمين زده شده است . تاريخچه فره وشي ي افروهر<br>به پيش از زايش زرتشت بزرگوار اين پير و فيلسوف خرد و فرهنگ و دانش جهان<br>باز ميگردد . سنگ نگاره هايشاهنشاهان هخامنشي در کاخهاي پرسپوليس و سنگ<br>نگاره هاي شاهنشاهان ساساني همه حکايت از آن دارد . نکته بسيار شگفت انگيز<br>اين نشان ملي ما ايرانيان آن است که تک تک اين نشان داراي مفهوم دانشي<br>نهفته است . اينک به تشريح اين نشان ملي مي پردازيم :</strong></span></p><br><p align="right"><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong><img style="vertical-align: middle;" src="http://farm4.static.flickr.com/3348/3183813465_3eaa71fc81_o.jpg" alt="" onload="ResetWH(this,470);"></strong></span></p><br><p align="right"><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong><br><p align="right"><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong>1 -</strong></span></p><br><p align="right"><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong>قرار<br>دادن چهره يک پيرمرد سالخورده در اين نگاره اشاره به شخص نيکوکاري و يکتا<br>پرستي دارد که رفتار و ظاهر مرتب وپسنديده اش سرمشق و الگوي ديگر مردمان<br>بوده است و ديگران تجربيات وي را ارج مي نهادند .</strong></span></p><br><div><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong><img src="http://i36.tinypic.com/2zrqcfp.jpg" alt="HydroForum ® Group" width="344" border="0" height="100" hspace="0" onload="ResetWH(this,470);"></strong></span></div><br><div><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong>2 -</strong></span></div><br><p align="right"><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong>دست<br>راست نگاره به سوي آسمان دراز شده است که اين اشاره به ستايش "دادار هستي<br>اورمزد" خداي واحد ايرانيان دارد که زرتشت در 4000 سال پيش آنرا به جهان<br>هديه نمود .</strong></span></p><br><div><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong><img src="http://i36.tinypic.com/2zrqcfp.jpg" alt="HydroForum ® Group" width="344" border="0" height="100" hspace="0" onload="ResetWH(this,470);"></strong></span></div><br><div><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong>3 -</strong></span></div><br><p align="right"><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong>چنبره<br>اي ( حلقه اي ) دردست چپ نگاره وجود دارد که نشان از عهد و پيماني است که<br>بين انسان و اهورامزدا بسته ميشود و انسان بايد خداي واحد را ستايش کند و<br>هميشه در همه امور وي را ناظر بر کارهاي خود بداند . مورخين حلقه هاي<br>ازدواجي که بين جوانان رد و بدل مي شود را برگرفته شده از همين چنبره<br>ميدانند و آنرا يک سنت ايراني ميدانند که به جهان صادر شده است . زيرا زن<br>و شوهر نيز با دادن چنبره ( حلقه ) به يکديگر پيماني را با هم امضا نموده<br>اند که هميشه به يکديگر وفادار بمانند .</strong></span></p><br><div><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong><img src="http://i36.tinypic.com/2zrqcfp.jpg" alt="HydroForum ® Group" width="344" border="0" height="100" hspace="0" onload="ResetWH(this,470);"></strong></span></div><br><div><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong>4 -</strong></span></div><br><p align="right"><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong>بالهاي<br>کشيده شده در دو طرف نگاره اشاره به تنديس پرواز به سوي پيشرفت و ترقي در<br>ميان انسانهاست و در نهايت امر رسيدن به اورمزد دادار هستي خداي واحد<br>ايرانيان است .</strong></span></p><br><div><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong><img src="http://i36.tinypic.com/2zrqcfp.jpg" alt="HydroForum ® Group" width="344" border="0" height="100" hspace="0" onload="ResetWH(this,470);"></strong></span></div><br><div><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong>5 -</strong></span></div><br><p align="right"><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong>سه<br>قسمتي که روي بالها به صورت طبقه بندي شده قرار گرفته است اشاره به سه<br>دستور جاودانه پير خرد و دانش جهان "اشو زرتشت" دارد . که بي شک ميتوان<br>گفت تا ميليون سال ديگر تا جهان در جهان باقي باشد اين سه فرمان پابرجاست<br>و هميشه الگو و راهنماي مردمان جهان است . اين سه فرمان که روي بالهاي<br>فروهر نقش بسته شده همان کردار نيک - گفتار نيک - پندار نيک ايرانيان است .</strong></span></p><br><div><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong><img src="http://i36.tinypic.com/2zrqcfp.jpg" alt="HydroForum ® Group" width="344" border="0" height="100" hspace="0" onload="ResetWH(this,470);"></strong></span></div><br><div><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong>6 -</strong></span></div><br><p align="right"><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong>در<br>ميان کمر پيرمرد ايراني يک چنبره ( حلقه ) بزرگ قرار گرفته شده است که<br>اشاره به " دايره روزگار" و جهان هستي دارد که انسان در اين ميان قرار<br>گرفته است و مردمان موظف شده اند در ميان اين چنبره روزگار روشي را براي<br>زندگي برگزينند که پس از مرگ روحشان شاد و قرين رحمت و آمرزش الهي قرار<br>بگيرد .</strong></span></p><br><div><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong><img src="http://i36.tinypic.com/2zrqcfp.jpg" alt="HydroForum ® Group" width="344" border="0" height="100" hspace="0" onload="ResetWH(this,470);"></strong></span></div><br><div><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong>7 -</strong></span></div><br><p align="right"><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong>دو<br>رشته از چنبره ( حلقه ) به پايين آويزان شده است که نشان از دو عنصر<br>باستاني ايران دارد . يکي سوي راست و ديگري سوي چپ . نخست " سپنته مينو"<br>که همان نيروي الهي اهورامزدا است و ديگري "انگره مينو" که نشان از نيروي<br>شر و اهريمني است . انسان در ميان دو نيروي خير و شر قرار گرفته است که با<br>کوچکترين لرزشي به تباهي کشيده مي شود و نابود خواهد شد . پس اگر از کردار<br>نيک - گفتار نيک - پندار نيک پيروي کند هميشه نيروي سپنته مينو در کنار وي<br>خواهد بود و او به کمال خواهد رسيد و هم در اين دنيا نيک زندگي خواهد کرد<br>و هم در دنياي پسين روحش شاد و آمرزيده خواهد بود .</strong></span></p><br><div><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong><img src="http://i36.tinypic.com/2zrqcfp.jpg" alt="HydroForum ® Group" width="344" border="0" height="100" hspace="0" onload="ResetWH(this,470);"></strong></span></div><br><div><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong>8 -</strong></span></div><br><p align="right"><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong>انتهاي<br>لباس پيرمرد سالخورده باستاني ايران که قدمتي بيش از 4000 سال دارد به<br>صورت سه طبقه بنا گذاشته شده است که اشاره به کردار نيک - گفتار نيک -<br>پندار نيک دارد . پس تنها و زيباترين راه و روش نيک زندگي کردن و به کمال<br>رسيدن از ديد اشو زرتشت همين سه فرمان است . که ديده مي شود امروز جهان<br>تنها راه و روش انسان بودن را که همان پندارهاي زرتشت بوده است را براي<br>خود برگزيده است و خرافات و عقايد پوچ را به دور ريخته است .</strong></span></p><br><p align="right"><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong>اين تنها گوشه اي از آثار نياکان گرامي ماست که امروز وظيفه ماست از آن پاسداري کنيم</strong></span></p><br><div><span style="font-family: tahoma,"new york",times,serif;"><strong>.<br>به اميد روزي که ايراني به هويت ملي خويش بازگردد . اينجا تنها اين آرزوي<br>داريوش بزرگ که در سنگ نبشته هاي خود به جاي گذاشته است به حقيقت مي<br>پيوندد </strong></span></div></strong></span></p></div></div>amir ariyanejadtag:amirariyayi.ParsiBlog.com/Posts/1/%d8%b9%d8%a7%d8%b4%d9%82/Tue, 24 Aug 2010 16:08:00 GMTعاشق<div dir='rtl'><div id="posttitle">اگــر مانده بودي...</div><br> <font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><p align="center"><font size="4"><strong><font color="#ff0000"><br></strong></font></p></font></font></font></font></font></font></font></font><p style="text-align: center;"><font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><p align="center"><font size="4"><strong><font color="#ff0000">اگــر مانده بودي تو را تا به عرش خدا ميرساندم</strong></font></p></font></font></font></font></font></font></font></font></p><font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><br></font></font></font></font></font></font></font><p align="center"><font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><font size="4"><strong><font color="#0000ff">اگــر مانده بودي تو را تا دل قصه ها ميكشاندم</strong></font></font></font></font></font></font></font></font></font></p><br><p align="center"><font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><font size="4"><strong>.</strong></font></font></font></font></font></font></font></font></p><br><p align="center"><font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><font size="4"><strong><font color="#00ff00">مــانده بودي اگر نازنينم ، زندگي رنگ و بوي دگر داشت</strong></font></font></font></font></font></font></font></font></font></p><br><p align="center"><font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><font size="4"><strong><font color="#ff0000">ايــن شب سرد و غمگين ، با وجود تو رنگ سحر داشت</strong></font></font></font></font></font></font></font></font></font></p><br><p align="center"><font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><font size="4"><strong>.</strong></font></font></font></font></font></font></font></font></p><br><p align="center"><font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><font size="4"><strong>با تو اين مرغك پر شكسته ، مانده بودي اگر بال و پر داشت</strong></font></font></font></font></font></font></font></font></p><br><p align="center"><font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><font size="3" color="#009966"><strong>با تو بيمي نبودش زطــوفان ، مــانده بودي اگر هــمــسفر داشت</strong></font></font></font></font></font></font></font></font></p><br><p align="center"><font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><font size="4"><strong>.</strong></font></font></font></font></font></font></font></font></p><br><p align="center"><font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><font size="4"><strong>با تو و عشق تو زنده بودم ، بعد تو من خودم هم نبودم</strong></font></font></font></font></font></font></font></font></p><br><p align="center"><font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><font size="4" color="#0000ff"><strong>بهترين شعر هستي رو با تو ، مانده بودي اگر مي سرودم</strong></font></font></font></font></font></font></font></font></p><br><p align="center"><font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><font size="4"><strong>.</strong></font></font></font></font></font></font></font></font></p><br><p align="center"><font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><font size="4"><strong>خرمنم را به آتش كشيدي ، سوختم من نديدي نديدي</strong></font></font></font></font></font></font></font></font></p><br><p align="center"><font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><font size="4" color="#ff0000"><strong>مرگ دل آرزويت اگر بود ، مانده بودي اگر ميشنيدي</strong></font></font></font></font></font></font></font></font></p><br><p align="center"><font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><font size="4"><strong>.</strong></font></font></font></font></font></font></font></font></p><br><p align="center"><font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><font size="4"><strong>با تو دريا پر از ديدني بود ، شب ستاره گلي چيدني بود</strong></font></font></font></font></font></font></font></font></p><br><p align="center"><font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><font size="4" color="#ccffcc"><strong>خاك تن شسته در موج باران ، در كنار تو بوسيدني بود</strong></font></font></font></font></font></font></font></font></p><br><p align="center"><font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><font size="4"><strong>.</strong></font></font></font></font></font></font></font></font></p><br><p align="center"><font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><font size="4"><strong>بعد تو خشم دريا و ساحل ، بعد تو پاي من مانده در گل</strong></font></font></font></font></font></font></font></font></p><br><p align="center"><font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><font size="4" color="#ff3399"><strong>مانده بودي اگر موج دريا ، تا ابد هم پر از ديدني بود</strong></font></font></font></font></font></font></font></font></p><br><p align="center"><font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><font size="4"><strong>.</strong></font></font></font></font></font></font></font></font></p><br><p align="center"><font style="font-family: Tahoma; font-size: 9pt;"><font color="#2c1f0e"><font color="#2c1f0e"><font color="#353535"><font><font style="font-size: 8pt; font-family: Tahoma;"><font style="font-size: 8pt;"><font size="4"><strong>اگر مانده بودي ، <font size="5">اگر مانده بودي ...</strong></font></font></font></font></font></font></font></font></font></p></div>amir ariyanejad